آمیخته بازاریابی، بنیادی اساسی است که بیشتر استراتژیهای بازاریابی مدرن و فعالیتهای تجاری بر اساس آن بنا شدهاند. اما این بازاریابی واقعا چیست؟ از چه اجزایی تشکیل شده است؟ و چرا به شدت به آن اعتماد میشود؟
در هر کسبوکار، بسته به صنعت، مخاطب هدف، محصول یا خدمات، از طرحهای مختلف بازاریابی استفاده میشود. یکی از مهمترین طرحهای بازاریابی، آمیخته بازاریابی 7P است. مدل بازاریابی 7P چارچوبی است که برای کمک به کسبوکارها، در ایجاد یک استراتژی بازاریابی جامع، از صفر تا صد، طراحی شده است.
در دنیایی که نیازهای مشتریان، بازارها و محصولات به سرعت در حال نوسان است آمیخته بازاریابی 7P به کمک استراتژی بازاریابی مشخص، بازار هدف کسبوکار را مشخص کرده و از تکنیکهای مختلف برای افزایش فروش و مشتری استفاده میکند.
آمیخته بازاریابی 7P از چهار عامل اصلی آمیخته چهار پی، بهعلاوه 3 عامل دیگر تشکیل شده است. این اجزا شامل موارد زیر هستند:
۷ آمیخته Marketing Mix
- محصول Product
- مکان Place
- قیمت Price
- تبلیغات Promotions
- فرایندها Processes
- افراد People
- شواهد فیزیکی Physical Evidence
آمیخته بازاریابی چیست؟
آمیخته بازاریابی زیربنای هر کسبوکار را پوشش میدهد. هرچند به مرور زمان، مسائلی مانند تجربه مشتری و خدمات اهمیت بسیاری پیدا کرد. در نتیجه، مدل 4P به مدل 7P توسعه یافت. مدل 7P، یک چارچوب و قالب کامل برای تدوین استراتژیهای بازاریابی در کل سفر مشتری است.
مفهوم آمیخته بازاریابی در دهه ۱۹۶۰ شکل گرفت و توسط نیل بوردن Neil Borden توسعه پیدا کرد. این عنوان جذاب بعدها توسط جروم مک کارتی Jerome McCarthy به چهار جزء اصلاح شد. در نهایت، این مککارتی بود که آمیخته بازاریابی را در قالب آمیخته بازاریابی 4P محصول، مکان، قیمت و تبلیغات، همانطور که امروز میشناسیم، ارائه داد.
4P راه را برای بومز و بیتنر هموار کرد تا در سال 1981 نسخه گستردهای از آمیخته بازاریابی را برای ما به ارمغان آوردند. چیزی که آن را به نام آمیخته بازریابی 7P میشناسیم. بازاریابی 7P شامل ۴ عنصر اصلی مک کارتی است و ۳ عامل دیگر است.
مقایسه بازاریابی 4P با بازاریابی 7P
بازاریابی 4P در زمانی طراحی شده که مشاغل بیشتر به جای خدمات، به فروش محصولات میپردازند و نقش خدمات مشتری در کمک به توسعه نام تجاری چندان شناخته شده نبود. با گذشت زمان، بومس و پیتنر سه سرویس مخلوط P را اضافه کردند و این فرم بازاریابی تکمیل کردند.
امروزه توصیه میشود که هنگام مرور استراتژیهای رقابتی، 7P در نظر گرفته شود. زیرا 7P به شرکتها کمک میکند تا موضوعات اصلی را که بر بازاریابی محصولات و خدمات آن تأثیر میگذارند بررسی و تعریف کنند و اغلب اکنون به عنوان چارچوب 7P برای ترکیب بازاریابی دیجیتال شناخته میشود.
چگونه از آمیخته بازاریابی 7P استفاده کنیم؟
اگرچه 4P یک ابزار استراتژی اساسی برای انتخاب دامنه فعالیتها و به ویژه برای مشاغل کوچک بسیار مفید است، اما مدل 7P بسیار کامل و قوی بوده و برای استارت آپهای امروزی بهترین انتخاب به شمار میرود. همهی شرکتها میتوانند از مدل 7P برای تعیین اهداف، انجام تجزیه و تحلیل SWOT و انجام تجزیه و تحلیل رقابتی استفاده کنند. این یک چارچوب عملی برای ارزیابی مشاغل موجود و کار از طریق رویکردهای مناسب است.
تمامی گامهای آمیخته بازاریابی 7P
آمیخته بازاریابی 7P از هفت گام اصلی تشکیل شده که ۴ گام مربوط به 4P بوده و سه گام دیگر کاملا جدید و نوین به آن افزوده شده است. در واقع آمیخته بازاریابی 7P شامل محصول، قیمت، مکان، تبلیغات، شواهد فیزیکی، مردم و شرکا بوده است و بازاریابی 4P را تکمیل میکند.
محصولات و خدمات Product
شاید تجربه کرده باشید که مشتری کتی را از یک وب سایت عجیب و غریب خریداری کرده اما پس از این که آن را دریافت کرده کمی با انتظارش متفاوت بوده باشد. در این شرایط به عنوان یک فروشنده چه میکنید؟ آیا آن را پس میگیرید و هزینه را بازپرداخت میکنید؟ یا به سادگی از این موضوع میگذرید؟
اولین P در این مدل بازاریابی محصول است و تقریبا بهعنوان اولین P در تمام نسخههای آمیخته بازاریابی شناخته میشود. محصول از اصلیترین اصول این نظریه، شروع بازاریابی با وجود محصول است. این محصول میتواند یک محصول فیزیکی، یک سرویس یا یک تجربه باشد و میتوان به هر محصول یا خدمتی که کسبوکارها آن را ارائه میکنند، تعمیمش داد. در واقع هرچیزی که قابل فروش و ارائه به مشتری باشد، محصول به حساب میآید.
محصول در مرکز استراتژی بازاریابی شما قرار دارد؛ بنابراین بر هر جنبه آمیخته Marketing تاثیر میگذارد. وقتی در حال توسعه محصولات یا خدمات خود هستید، باید عواملی مانند کیفیت، بستهبندی، رفع مشکل یا نیاز مشتریان، مزایا و ویژگیهای آن را در نظر بگیرید.
عملکرد و تصمیم شما در این حوزه بسیار مهم است. محصول در نهایت مهمترین چیزی است که مشتریان به آن اهمیت میدهند. مشتری انتظار دارد چیزی که میبیند را در اختیار داشته باشد و اگر انتظارش برآورده نشد از سوی فروشنده درک شود. درواقع اگر مصرفکننده از محصول یا خدمت شما راضی نباشد، دیگر از شما خرید نمیکند. اما اگر کیفیت مناسب باشد و مشکل آنها را حل کند، نهتنها محصول به فروش میرسد، بلکه باعث ایجاد وفاداری به برند خواهد شد.
بسته به محصولی که ارائه میدهید، باید به نکات متفاوتی توجه داشته باشید:
کیفیت
کیفیت بالای محصول، بازاریابی و فروش را بسیار آسانتر میکند. البته این موضوع از مسائل قابل بحث هم به شمار میرود؟ منظور ما از کیفیت چیست؟ خیلی ها باور دارند کیفیت یک توهم است. یعنی برای هر مشتری به گونهای متفاوت درک میشود. پس یعنی کیفیت اهمیتی ندارد؟ البته که دارد! شاید بهترین تعریف برای کیفیت، این نقل قول قدیمی باشد:
کیفیت یعنی کار خود را زمانی که هیچکس نگاه نمیکند، درست انجام دهید.
طراحی و برند
برند ارتباط مستقیمی با تصویر دارد. داستان برندی که شما در مورد محصول خود میسازید و خود را با آن به مخاطبین هدفتان معرفی میکنید، در بازاریابی اهمیت بسیار زیادی دارد.
امکانات و ویژگیها
ویژگیهای محصول یا خدمات شما باید در USPها Unique Selling Proposition و مزایا برای مشتریان هدف، توضیح داده و روی آنها تاکید زیادی شود.
تنوع
تنوع یا Variant، به مواردی مانند نسخههای مختلف محصول یا خدمت، مخاطبان هدف هر کدام و اینکه چگونه آنها را متمایز میکنید، اشاره دارد.
بستهبندی
موقعیتیابی در بازار و تصویر ذهنی
مردم چگونه محصول شما را میبینند؟ این نکتهای است که محصولاتی مانند آیفون را از دستگاههای اندرویدی یا خودروهای اسپرت را از وسایل نقلیه ارزانتر و کاربردیتر، متمایز میکند.
مکان Place یا دسترسی پذیری
محصول یا خدمات خود را کجا میفروشید؟
مکان به معنای مکانی است که شما برای توزیع یا اجازه دسترسی به محصول یا خدمات خود انتخاب میکنید. مکانها، کانالها و به عبارتی، راههای زیادی وجود دارد که هر کسبوکار میتواند از طریق آن، محصولات یا خدمات خود را به فروش برساند. این می تواند به هر چیزی از یک انبار یا یک فروشگاه در خیابانهای بزرگ گرفته تا یک فروشگاه تجارت الکترونیکی یا یک سیستم عامل مبتنی بر فضای ابری اشاره داشته باشد.
بنابراین مکان فقط به یک محل فیزیکی اشاره نمیکند؛ این عامل میتواند بهمعنای فروش از طریق کانالهای مختلف مانند وبسایت، کاتالوگ، شبکههای اجتماعی، استفاده از نمایشگاهها و فروشگاههای فیزیکی باشد.
در آمیخته Marketing، برای انتخاب «مکان»، باید مخاطب هدف در نظر گرفته شوند. مکانی که محل کار و یا شرکتهای تجاری شما در آن قرار دارد باید مناسب برند شما باشد و برای مخاطبان شما قابل دسترسی باشد. در نظر بگیرید که مشتریهای شما به دنبال کالای شما (مجلات، سایتهای مقایسه قیمت)، در جایی که بیشتر اوقات هستند (سوپرمارکتها، فروشگاههای آنلاین) میگردند.
شما همچنین باید نحوه و محل فروش رقبای خود را در نظر بگیرید. برای انتخاب مناسبترین مکان برای دستیابی به مشتریان و افزایش فروش و مشتری، باید درک روشنی از مخاطبان هدف خود داشته باشید. بهعنوان مثال، اگر مخاطبان هدف شما عمدتا بهصورت آنلاین خرید میکنند، فروش از طریق یک فروشگاه فیزیکی، فایده چندانی ندارد.
از خود بپرسید چه گزینههای جدیدی برای توزیع وجود دارد تا مشتریان بتوانند محصول ما را تجربه کنند؟ آنلاین، در فروشگاه و یا به صورت رایگان و در محل؟ مکانهایی که شما برای توزیع محصولات خود انتخاب میکنید میتواند توسط بسیاری از موارد، مانند نوع محصول یا بودجه شما، تعیین شود. اما، در نهایت، بهترین راه برای تعیین مکان مناسب برای فروش محصول شما، شناخت واقعی مخاطبان، خواستهها، و نیازهای آنها است.
باید از خود بپرسید:
- مردم کجا به دنبال محصول شما میگردند؟
- آیا آنها نیازی به دیدن آن در دست خود دارند؟
- آیا با بازاریابی مستقیم به مشتریان از طریق وب سایت تجارت الکترونیکی خود، فروش بیشتری خواهید داشت یا خریداران شما در بازارهای شخص ثالث هستند؟
- آیا میخواهید هنگام خرید مستقیم با مشتریان خود مکالمه کنید یا میخواهید شخص ثالثی مشکلات خدمات مشتری را حل کند؟
قیمت و هزینهها در بازاریابی 7P
هزینه محصول یا خدمات شما چقدر است؟ چگونه میتوانیم مدل قیمتگذاری خود را تغییر دهیم؟
قیمتی که تعیین کردهاید باید منعکس کننده ارزش درک شده مشتری از محصول شما باشد و با بودجه شما ارتباط داشته باشد. هر محصول، قیمت خاص خود را دارد و اگر در قیمتگذاری برای مخاطب هدف خود اشتباه کنید، نرخ بازگشت سرمایه ROI مطلوبی نخواهید داشت.
عامل اصلی دیگری که باید در نظر گرفته شود رقابت در بازار است. استراتژی قیمتگذاری رقبای شما چیست؟ آیا قیمت شما خیلی پایین، یا خیلی بالا است؟ در نهایت، قیمت محصول شما همیشه بر درک مشتری از نام تجاری و جایگاه شما در بازار تأثیر خواهد گذاشت. اگر به دنبال ارزانترین محصول در بازار هستید، با انجام تحقیقات دقیق مطمئن شوید که این محصول را دارید. اگر میخواهید به عنوان یک برند گرانقیمت و لوکس شناخته شوید، پس اطمینان حاصل کنید که قیمت شما و کیفیت کالاهایی که میفروشید این را نشان میدهد.
اگر مشتری شما فکر میکند ارزش محصول شما خیلی بالا است، با ارزان کردن محصول، بازاری که در آن دست بالا دارید را به خطر میاندازید. قیمتی که تعیین میکنید باید باتوجه به درک مشتریان از ارزش محصول شما باشد؛ با بودجه شما همبستگی داشته و میزان سود را در نظر گرفته باشد.
تعیین قیمت مناسب برای محصول هم به سود شما و هم به نفع مشتری است.قیمتگذاری تاثیر زیادی بر موفقیت کسبوکار شما دارد و میتواند استراتژی بازاریابی، فروش و تقاضای محصول شما را تحت تاثیر قرار دهد. کسبوکارها از استراتژیهای قیمتگذاری متفاوتی استفاده میکنند که همه آنها، مزایا، معایب و عملکردهای متفاوتی دارند. شاید بهتر باشد برای این کار، باید از تقسیمبندی مشتریان استفاده کنید. تقسیم بندی مخاطبان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی، جغرافیایی، روانشناختی یا رفتاری آنها، راهی مطمئن برای کشف و تأیید مناسبترین قیمتهایی است که تعیین میکنید و افرادی که هدف قرار میدهید.
استراتژی رایج قیمتگذاری
در واقع قیمتگذاری باید طبق اصولی زیر باشد:
- کاهش قیمت: تعیین قیمت بالا برای محصول و سپس کاهش تدریجی قیمت در طول زمان. برای جذابتر کردن بستههای تبلیغاتی یا تبلیغات، قیمت پایه را بالاتر تعیین کنید.
- قیمتگذاری مبتنی بر رقابت: ارزیابی قیمتهای تعیینشده توسط رقبا و تعیین قیمت شما کمی بالاتر یا پایینتر از آنها. برای ورود به بازار شلوغ یا جذب مصرفکنندگان با ارزش، محصولی را کمتر از رقبا قیمتگذاری کنید.
- قیمتگذاری اقتصادی: تعیین قیمت پایین، برای هدف قرار دادن خریدارانی که به دنبال قیمت پایین در خرید هستند.
- قیمتگذاری برتر: تعیین برچسب قیمت بالا برای محصولات یا خدمات. برای موفقیت در این استراتژی، قبل از زدن برچسب «لوکس» به محصول یا خدمت خود، لازم است از کیفیت بالایی آن اطمینان حاصل کنید. محصولی را بالاتر از رقبا قیمتگذاری کنید تا تأثیر یک پیشنهاد با کیفیت بالاتر را ایجاد کنید.
- قیمتگذاری مبتنی بر ارزش: تعیین قیمت بر اساس آنچه مشتری مایل است بپردازد. مشتری، ارزش برند و محصول شما را چه قدر میداند. محصولی مشابه رقبا را قیمتگذاری کنید، سپس توجه خود را به ویژگیها یا مزایای برند خود جلب کنید.
- قیمتگذاری به اضافه هزینه: در این روش صرفا هزینه تولید محصول محاسبه شده و سپس مبلغ کمی به عنوان سود روی آن اضافه میشود.
قبل از اینکه روشی برای قیمتگذاری انتخاب کنید، رقبای خود و نحوه قیمتگذاری آنها را بررسی کنید. برنامهریزی برای افزایش قیمت پس از تاسیس نام تجاری یا پایین آوردن آن برای برجسته کردن ارزش یک مدل به روز شده یک تاکتیک بسیار موثر است.
تبلیغات Promotions در بازاریابی 7P
چگونه میتوانیم ترکیبی را در کانالهای رسانهای پولی، اضافه یا جایگزین کنیم؟
آمیخته Promotions به فعالیتهای بازاریابی و تکنیکهای فروش شما ، تبلیغات و فروش شما در تمام کانالها اشاره دارد. کانالها بسته به ماهیت کسبوکار متفاوت خواهد بود. این میتواند به معنای تبلیغات سنتی، از طریق تلویزیون، رادیو، بیلبوردها و غیره، یا روشهای مدرنتر، مانند تبلیغات در محتوای وب، تبلیغات در پادکست، بازاریابی از طریق ایمیل یا اعلانهای مختلف باشد.
روشی که برای برقراری ارتباط با مخاطبان و تبلیغات پیشنهادی خود انتخاب میکنید تأثیر مستقیمی در موفقیت برند شما خواهد داشت. اگر پیامی را در مکان نامناسب، در زمان نامناسب یا به شخص نامناسبی ارسال کنید هرگز موفق نخواهید شد. از طرف دیگر، اگر آن جنبهها را به روش صحیح اجرا کنید، بدون شک تجارت شما پرسود و موفق خواهد شد.
انتخاب بهترین کانال و روشهای تبلیغات برای کاهش مشکلات تبلیغاتی ضروری است. اما درک مخاطبان شما و آنچه آنها از شما میخواهند، هم اهمیت زیادی دارد. به عنوان مثال، بازاریابی B2B یک شرکت ممکن است مبتنی بر حساب کاربری Account-based Marketing باشد در حالی که یک شرکت B2C در همان صنعت ممکن است بیشتر بر روشهای بازاریابی مستقیم تمرکز کند. مهمتر از همه، شما باید در جایی که مخاطبان هدف شما فعال هستند، حضور داشته باشید تا با برند شما آشنا شده و به آن علاقه نشان دهند.
تقسیم بازار به شما این امکان را میدهد تا خواستهها، نیازها، ارزشها و انگیزههای مخاطبان خود را بشناسید. هنگامی که این دادهها را کشف و تجزیه و تحلیل کردید، اطمینان خواهید داشت که محصول شما به افراد مناسب، در مکان و زمان مناسب تبلیغ میشود. این تبلیغات به معنای افزایش آگاهی از برند، محصول یا خدمت در بازار است که باعث افزایش فروش و مشتری میشوند.
در تبلیغات، شما باید بتوانید به این سوالات پاسخ دهید:
- چرا کسی باید از شما نه رقیبتان خرید کند؟
- چگونه مشکل آنها را حل میکنید؟ به یاد داشته باشید که پروموشن، یک خیابان یک طرفه نیست. مشتریان انتظار دارند که شما به علایق آنها توجه کرده و در صورت نیاز به آنها راهحلهایی پیشنهاد دهید.
- چگونه باعث بهبود کیفیت زندگی مشتریان میشوید؟ تلاشهای تبلیغاتی خود را بر اساس رفتار مشتریان خود تقسیمبندی کنید.
- چه نیازی از مخاطبان خود رفع میکنید؟
- مخاطبان کجا میتوانند شما را پیدا کنند؟ آنلاین یا در فروشگاه حضوری؟ اطمینان حاصل کنید که همه کانالهای تبلیغات موجود را میدانید و از آنها نهایت استفاده را میکنید.
- آیا محصول خاصی را در زمان معین و محدودی میفروشید؟ مثلا فروش لباس شنا در فصل تابستان چگونه میتوان مخاطبان خود را شناخت و همچنین نیازهای آنها را درک کرد؟
- شخصیت برند شما چیست؟ هویت برند، نوع پیامرسانی و طراحی تبلیغاتی شما را مشخص میکند.
- رقبای شما چگونه خود را تبلیغ میکنند؟ تجزیه و تحلیل استراتژیهای تبلیغاتی رقبا، به شما در تدوین استراتژی کمک میکند. بهطور منظم تجزیه و تحلیل SWOT را انجام دهید تا بتوانید نسبت به تاکتیکهای خود و رقابت در بازار درک عمیقی پیدا کنید.
- حرکت به سمت بازاریابی شخصی
- پاسخ به تبلیغات مختلف را آزمایش کنید و هزینه بازاریابی خود را متناسب با آن تنظیم کنید.
انواع استراتژی تبلیغاتی
استراتژیهای تبلیغاتی رایج، برای بازاریابان، در دو دسته قرار میگیرند: سنتی و دیجیتال.
بازاریابی سنتی به تبلیغات چاپی مانند پخش تراکت، بیلبوردها، پوسترها و تبلیغات دهان به دهان اشاره دارد. روشهای دیجیتال شامل بازاریابی ایمیلی، تبلیغات شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوا، بهینهسازی موتور جستجو SEO، بازاریابی موبایلی و تبلیغات پولی است. گفته شده از طریق بازاریابی دیجیتال، میتوان 50 درصد بیشتر از بازاریابی سنتی با مشتریان ارتباط برقرار کرد.
روشی که برای برقراری ارتباط با مخاطبان و تبلیغات خود انتخاب میکنید، تاثیر مستقیمی بر موفقیت برند شما خواهد داشت. اگر پیامی را در مکان نامناسب، در زمان نامناسب یا به شخص اشتباه ارسال کنید، تاثیر بدی روی فروش شما خواهد داشت. شما میتوانید با شناخت بهتر مخاطبان خود، نیازهای آنها را درک کنید. سپس، به کمک دادههای بدست آمده و اجرای کمپینهای تبلیغاتی مناسب، نیازهای آنها را برآورده کنید.
شواهد فیزیکی Physical Evidence بازاریابی 7P
چگونه به مشتریان خود اطمینان میدهیم؟
این P به مواردی مانند: لوگو، محصولات، فروشگاهها، سایت، ایمیل تایید پرداخت، رسیدها، بستهبندی، کیسهها و… که قابل مشاهده یا لمس هستند، اشاره دارد.به عنوان مثال ساختمانهای چشمگیر، کارکنان کاملاً آموزش دیده، وب سایت عالی؟
برای مصرف کنندگان مهم است که بدانند مارکی که از آن خرید میکنند یا با آن تعامل دارند، قانونی است و در واقع در زندگی واقعی وجود دارد. شواهد فیزیکی اغلب به دو شکل انجام می شود: شواهدی که نشان میدهد یک سرویس یا خرید انجام شده است و به اثبات یا تأیید وجود برند تجاری شما بپردازد.
به عنوان مثال، هرگونه خدمات یا کالای دریافت شده به عنوان شواهد فیزیکی محسوب میشود. برای مثال رسیدهای شما، بسته بندی، اطلاعات ردیابی، فاکتورها ، بروشورها یا PDF را میتوان شواهد فیزیکی یک برند دانست.
حال، در مورد تأیید نام تجاری شما چطور؟ منظور ما از اعتبار سنجی چیست؟ اعتبار سنجی اساساً به جنبههای بصری یا ویژگیهای قابل اندازهگیری برند شما از جمله وب سایت، آرم، کارت ویزیت، تابلویی در ساختمان شما، دفتر مرکزی و تجهیزات برند، حضور در شبکه های اجتماعی و غیره اشاره دارد. اینها عناصری است که مشتری احتمالاً قبل از درگیر شدن با شما یا پیشنهادهای شما، آنها را میبیند.
در نهایت یک برند خوش ساخت و استراتژیک میتواند از این جنبه 7P بسیار سود ببرد زیرا سودی که شواهد فیزیکی به شما میرساند، می تواند شما را کیلومترها جلوتر از رقابت قرار دهد و با نشان دادن حرفهای بودن خود و اصیل بودن خود میتوانید از رقبا در این حوزه پیشی بگیرید.
شواهد فیزیکی چه کاربردی دارند؟
- قبل از خرید، مشتریان از قانونی بودن آن مطمئن شده و باعث ایجاد اعتماد در مخاطبان میشود.
- دومین نقش کلیدی شواهد فیزیکی، ارائه مستنداتی مبنیبر انجام شدن معامله، پرداخت و تحویل محصول به مشتریان است.
افراد People
کارکنان ما چه کسانی هستند و آیا در مهارت کافی را دارند؟
در رویکرد مشتری-محور بازاریابی، ممکن است فرض کنید که «افراد» به مخاطبان هدف، مصرفکننده یا مشتریان اشاره دارد. در صورتی که در آمیخته بازاریابی P7، «People» در واقع به افرادی به طور مستقیم و هم غیرمستقیم در سازمان با مشتریان تعامل دارند، اشاره دارد. کارمندان در واقع افرادی هستند که در فروش یک محصول یا خدمات، طراحی آن، مدیریت تیمها، نمایندگی مشتری مشارکت دارند.
ششمین P در آمیخته Marketing شامل این افراد در سازمانها میشود:
- بازاریابان: مدل 7P اهمیت استخدام بهترین استعدادها را برای هر موقعیتی در تیم بازاریابی را یادآور میشود.
- اعضای تیم فروش: اینها افرادی هستند که معمولا اولین تعاملات را با مشتریان انجام میدهند و اغلب، قراردادها را امضا میکنند.
- تیم خدمات مشتری: افرادی هستند که وظیفهشان، جلب رضایت مشتریان شما است.
- منابع انسانی: استخدام استعدادهای برتر، با داشتن تیم مجرب منابع انسانی، شروع میشود.
- مدیران: افرادی که مهارتهای نرم مدیریتی دارند، میتوانند بهتر تیمها را رهبری کرده و به نتیجه برسند.
عنصر افراد در مدل بازاریابی 7P در واقع هر کسی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بخش تجاری شرکت حضور دارد. پس اگر افراد مناسب خود را پیدا نکنید، ایجاد برند عالی، محصول ابتکاری یا حضور شگفت انگیز در شبکههای اجتماعی هیچ فایدهای نخواهد داشت. برای موفقیت برند و رضایت مشتریان از شما بسیار مهم است که تمام افرادی که با مشتریان در تعامل هستند، حتی رباتهای گفتگو در سایت، بسیار مودب، حرفهای، آگاه و کاملا آموزش دیده باشند. کارمندان باید بتوانند مشکلات مشتریان را حل کنند.
این عنصر مهم برای بقای تجارت شما بوده و باید اطمینان حاصل کنید که همه کارمندان شما، صرف نظر از اینکه در پشت صحنه یا در مقابل مشتری باشند، بهترین آموزش را دیده و بهترین و بیشترین تاثیر را بر عملکرد شرکت و برند تجاری شما بگذارند. در نهایت به کارگیری و حفظ افراد مناسب، در موفقیت بلند مدت و کوتاه مدت کسب و کار شما ضروری است. با رسیدگی و حلوفصل شکایات مشتریان بهجای نادیده گرفتن آنها، میتوانید شهرت مثبت برند خود را حفظ کنید. این کار، به بازیابی کسب و کار شما کمک کرده و اگر به درستی انجام شود، در آینده از آسیبهای احتمالی به اعتبار برند، جلوگیری میکند.
در این مرحله به موارد زیر توجه کنید:
- مهارتهای بازاریابی خود را توسعه دهید تا افراد شما بتوانند استراتژی آمیخته بازاریابی شما را انجام دهند
- به فرهنگ شرکت و شخصیت برند بیندیشید. برای این کار میتوانید از خدمات برندینگ ترا استفاده کنید.
- متخصصان را برای طراحی و توسعه محصولات یا خدمات خود استخدام کنید. استخدام و حفظ افراد مناسب برای موفقیت بلندمدت، موضوعی کلیدی است.
- روی مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM تمرکز کنید تا ارتباطات واقعی ایجاد شود و از وفاداری در سطح شخصی بهره ببرید.
فرایند Process
در این مرحله، باید تعیین کنید که چگونه محصولات یا خدمات را به مشتری تحویل میدهید؟
هفتمین عنصر و گام در آمیخته بازاریابی 7P، فرآیند یا Process است. جنبه فرآیند در آمیخته بازاریابی در واقع مجموعهای از اقدامات در ارائه محصول یا خدمات به مشتری است. فرآیندها روشهایی هستند که از طریق آنها یک سرویس اجرا و به مشتری تحویل داده میشود. این فرآیند، شامل نحوه ارائه خدمات، بسته بندی محصول، مسیر حرکت مشتریان شما در قیف فروش، پرداخت، حملونقل، تحویل و غیره است.
شما باید فرآیندهای خود را به گونهای برنامهریزی کنید که هزینهها را به حداقل رسانده و در عین حال منافع و ارزش را برای مشتری به حداکثر برسانید. بررسی فرآیند به معنای ارزیابی جنبههایی مانند کانال فروش، سیستمهای پرداخت شما، روشهای توزیع و مدیریت روابط با مشتری است.
هرچه فرآیندهای شما یکپارچهتر باشند، مشتریان شما راضیتر خواهند بود. با وجود داشتن محصول باکیفیت، اگر باز هم شکایتی داشته باشید، احتمالا در زمینه تاخیر در ارسال، هزینههای اضافی، ارتباطات ضعیف یا عدم پشتیبانی خواهد بود.
البته شایان ذکر است که فقط انجام فرایندها کافی نیست. هر مرحلهای که انتخاب میکنید و روشهایی که برای این فرآیندها استفاده میکنید باید به روشی انجام شود که هزینههای شما را به حداقل برساند، در عین حال منافع و ارزش مشتری را به حداکثر برسانید. شاید این موضوع در این مرحله خواستهی زیادی باشد اما امکانپذیر است. خوشبختانه استراتژی بازاریابی و استراتژی فروش وجود دارد تا شما را در مسیر درست قرار دهد.
ارزیابی، تنظیم و بهینهسازی قسمتهای مختلف فرآیند شما به سادهسازی تلاشهای شما کمک میکند و در عین حال اطمینان از به روز بودن و مطابقت با روند فعلی روشهای شما را فراهم میکند. سوالاتی که باید در این مرحله مطرح شود:
وضعیت برنامهریزی و تحویل شما چگونه است؟
- آیا خرده فروشان شخص ثالث شما در مواقع حساس، محصول را به فروش میرسانند؟
- آیا پرسنل کافی برای اوقات شلوغ دارید؟
- آیا وب سایت شما قابل اعتماد است؟
جمع بندی
آمیخته بازاریابی یک ابزار استراتژی بازاریابی است، که به شکلی پیشرفته ارائه شده است و برای بهبود عرضه و فروش محصولات مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژی بازاریابی، برنامهای است که کسبوکار را به سمت موفقیت هدایت میکند؛ مشورت با افراد متخصص در هر زمینهای، سرعت پیشرفت هر کسبوکار را افزایش میدهد.
آمیخته بازاریابی انواع مختلفی دارد که در این میان میتوان به 4P و 7P اشاره کرد. مدل 7P در ابتدا توسط E. Jerome McCarthy ابداع شد و در سال ۱۹۶۰ در کتاب بازاریابی پایه منتشر شد. این استراتژی در واقع یک رویکرد مدیریتی است. آمیخته بازاریابی 7P، شامل عواملی است که هنگام تدوین استراتژی بازاریابی برای افزایش فروش و حفظ مشتری خود باید آنها را در نظر بگیرید. آمیخته بازاریابی مدل 7P شامل محصول، مکان، قیمت، تبلیغات، شواهد فیزیکی، افراد و فرآیند بوده، که هر کدام از اهمیت خاصی برخوردار است.
یکی از مهمترین اهداف آمیخته بازیابی Marketing Mix و استفاده از مدلهای آن در هر کسبوکار، داشتن قالب و چارچوبی اصولی برای تدوین استراتژی و اجرای کمپینهای مناسب برای افزایش مشتری و فروش است. مدل 7P الگویی است که به شما کمک میکند تمام جنبههای بازاریابی را در کل سفر مشتری در نظر بگیرید. بنابراین، به شما کمک میند تا از عوامل کلیدی مانند اینکه چگونه شواهد فیزیکی، اعتماد مخاطبان را افزایش میدهند، غافل نشوید.
هنگامی که آمیخته بازاریابی خود را توسعه میدهید ، در نظر بگیرید که چگونه هر عنصر بر بقیه تأثیر میگذارد تا یک تجربه تجاری واحد برای مصرف کنندگان خود ایجاد کنید. به این فکر کنید که قیمت یک محصول چگونه استراتژی تبلیغاتی آن را تغییر میدهد، مشخصات چگونه به قیمتگذاری کمک میکنند و افراد شما فرآیندها را چگونه انجام میدهند؟ اطمینان حاصل کنید که افراد شما و ابزاری که آنها استفاده میکنند میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از ابزارهای مناسب برای رسیدن به افراد مناسب و در نهایت نتایج بهتر استفاده کنید.
آژانس دیجیتال مارکتینگ ترا با تکیه بر سالها تجربه آماده ارائه خدمات مختلف در حوزه مارکتینگ است. برای اطلاعات بیشتر و مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید.
آمیخته بازاریابی در واقع یکی از اصلیترین ابزارها برای تهیه و تدوین استراتژی بازاریابی در هر کسبوکار است. بازاریابان در فرایند تدوین استراتژی با توجه به مخاطبان خود به بررسی و تعیین عناصر مختلف آن در صنعت، میپردازند.
آمیخته بازاریابی مدل 7P شامل محصول، قیمت، مکان توزیع، تبلیغات، شواهد فیزیکی، افراد و فرآیند است. مدل 7P الگویی است که به شما کمک میکند تمام جنبههای بازاریابی را در کل سفر مشتری در نظر بگیرید.
1 دیدگاه دربارهٔ «از آمیخته بازاریابی 7P چه می دانید؟»
شاید یکی بهترین و واضح ترین و در عین حال کاملترین مقالههای که در مورد آمیخته بازاریابی مطالعه کردم همین مقاله آژانس “ترا” باشد. تشکر از دستاندرکاران ترا و بخصوص از نویسنده مقاله.